گزارش و نقد نرمافزار «توحید»
این گزارش و نقد به مناسبت ایراد سخنرانى آقاى عباس اعرابى هاشمى به تاریخ 20/3/78 در مرکز فعالیتها و پژوهشهاى قرآن و عترت وابسته به دانشگاه آزاد اسلامى تهیه شده است .
1) گزارش
«توحید» نرمافزارى قرآنى است که آقاى عباس اعرابى هاشمى مطالعات مربوط بدان را از سال 1347 آغاز کرده و در سال 1375 به نتیجه رسانده است . سیر مطالعات نامبرده چنین بوده است که نخست توجه او به همسانى اواخر آیات سورهها در بیشتر موارد جلب شده است; مثل اواخر آیات سوره کهف که به الف ختم مىشوند; سپس در صدد برآمده است که آیات قرآن را بر پایه حروف پایانىاشان به ترتیب الفبا مرتب کند . در این هنگام بسیارى از آیات را که با هم شباهت لفظى دارند، مشاهده مىکند; مانند شباهت لفظى آیات 1- 5 سوره بقره با آیات 1- 5 سوره لقمان که در جدول ترسیمى نرمافزار توحید اینچنین نمایش داده شدهاند:
سوره بقرة (5-1) ٍ سوره لقمان (5-1)
بسم الله الرحمن الرحیم ٍ بسم الله الرحمن الرحیم
الم ٍ الم
ذلک الکتب لاریب فیه ٍ تلک ءایت الکتب الحکیم
هدى ٍ هدى و رحمة
للمتقین ٍ للمحسنین
الذین یؤمنون بالغیب ٍ الذین
ویقیمون الصلوة ٍ یقیمون الصلوة
و مما رزقنهم ینفقون ٍ و یؤتون الزکوة
والذین یؤمنون بمآ انزل الیک و مآ انزل من قبلک ٍ
و بالاخرةهم یوقنون ٍ و هم بالاخرةهم یوقنون
اولئک على هدى من ربهم ٍ اولئک على هدى من ربهم
و اولئک هم المفلحون ٍ و اولئک هم المفلحون
سپس در مقایسه میان آیات مشابه ملاحظه مىکند که آنها در عین تشابه با یکدیگر اختلافاتى نیز دارند و این اختلافات مجهولات یکدیگر را معلوم مىسازند و به اصطلاح همدیگر را تفسیر مىکنند; براى نمونه، او با مقایسه «و مما رزقناهم ینفقون» (1) [بقره 3] با «ویؤتون الزکاة» (2) [لقمان 4] اظهار مىکند که زکات به ارزاق تعلق مىگیرد . وى به این ترتیب، بخش مشترک پایان آیات را بواقع پل ارتباطى میان آیات متحدالموضوع مىشمارد و سراسر قرآن را برخوردار از چنین ارتباطى تلقى مىکند و به تصور اینکه با مطالعه روى این ارتباط میان آیات مىتوان تمام مجهولات قرآنى و بلکه کلیه مجهولات علوم انسانى را معلوم ساخت و تفاسیر قرآنى و علوم انسانى را از تشتت آراء رهاند و حتى فرهنگ قرآنى را به عنوان یگانه فرهنگ جهانى به مردم جهان معرفى کرد، در صدد بر مىآید که نرمافزار مورد بحث را تولید و عرضه کند . کاربرد اصلى این نرمافزار آن است که آیات داراى پایان مشترک را - اگرچه فقط در دو حرف پایانى با هم اشتراک داشته باشند - مىنمایاند .
2) نقد
شناخت آیات مشابه با عنوان «علم متشابه القرآن» از دیرباز مورد اهتمام دانشمندان علوم قرآن بوده است، تا جایى که کتابهاى مستقلى به همین نام تالیف شده است . سیوطى گوید: «به گمانم اولین کسى که درباره متشابهالقرآن تالیف کرد، کسائى (3) (119- 189 ق) بود . سخاوى (4) (ت 643 ق) آن را به نظم در آورد و کرمانى (5) (ت 505 ق) در شرح آن، کتاب «البرهان فى متشابه القرآن» را نوشت و از آن بهتر «درة التنزیل و غرةالتاویل» ابوعبدالله رازى (6) (ت 606 ق) است و از آن بهتر «ملاک التاویل» ابوجعفربنزبیر (7) (ت 708 ق) است . قاضى بدرالدین بنجماعه (8) (759- 819 ق) نیز در این زمینه کتابى زیبا به نام «کشفالمعانى عن متشابه المثانى» دارد [9].
اخیرا دو پژوهش دانشگاهى نیز در این زمینه به انجام رسیده است: یکى با عنوان «تجزیه و تحلیل علت تکرار الفاظ و مفاهیم قرآن کریم» ، رساله دکتراى خانم پریچه ساروى [10] و دیگرى با نام «علم متشابه القرآن و مختلفه» پایاننامه کارشناسى ارشد آقاى کریم پارچه باف [11].
نظر به اینکه آیات متشابه در عین تشابه اختلافاتى نیز با یکدیگر دارند، در تعریف متشابه القرآن گفتهاند: «آن عبارت است از آوردن یک قصه به صورتهاى متفاوت و آهنگهاى مختلف» [12]. مواردى از اختلافات آیات متشابه به این قرار است: [13]
1) تقدیم و تاخیر; مانند آیه «وادخلوالباب سجدا وقولوا حطة» (9) [بقره 58] در قیاس با آیه «وقولوا حطة وادخلو الباب سجدا» [اعراف 161].
2) زیادت و نقصان; مثل آیه «ولکن کانواانفسهم یظلمون» (10) [بقره 57] و آیه «ولکن انفسهم یظلمون» [آلعمران117]
3) تعریف و تنکیر; نظیر «و یقتلون النبیین بغیر الحق [بقره 61] و «ویقتلون الانبیاء بغیر حق» (11) [آل عمران 112].
4) جمع و مفرد; چون «لن تمسنا النار الا ایاما معدودات [آل عمران 24] و «لن تمسنا النار الا ایاما معدوة» [بقره80] (12) .
5) تبدیل حرفى به حرفى دیگر; مانند «اسکن انت و زوجک و کلا» (13) [بقره 35] و «اسکن انت و زوجک فکلا» [اعراف 19].
حاصل بحث آنکه وجود آیات مشابه در قرآن امر پنهانى نبوده است . فوائد مطالعه و مقایسه آنها مثل تفسیر قرآن به قرآن نیز چیز مکتومى نیست; اما این تصور که همه مجهولات قرآنى و حتى کلیه مجهولات علوم انسانى به کمک مقایسه این آیات معلوم مىشود، کاملا جدید و البته کاملا باطل است; زیرا اولا آیات مشابه قرآن چندان فراوان نیستند که همه قرآن را فرا بگیرند; طورى که بتوان براى هر سوره و آیهاى، مشابهى در قرآن یافت; براى مثال هیچ سورهاى با سوره کوثر شباهت ندارد; از این رو درنرم افزار توحید آیاتى که به عنوان آیات مشابه این سوره نشان داده مى شود، جز در دو حرف پایانى همسان نیستند .
انا اعطیناک الکوثر [کوثر 1] ٍ فقال ان هذا الا سحر یؤثر [مدثر 24]
فصل لربک وانحر [کوثر 2] ٍ انا ارسلنا علیهم حاصبا الا آل لوط نجیناهم بسحر [قمر34]
ان شانئک هوالابتر [کوثر 3] ٍ والشفع والوتر [فجر 3]
بدیهى است که چنین آیاتى را نمى توان آیات مشابه نامید و بر مقایسه میان آنها هم هیچ فایدهاى مترتب نیست .
ثانیا این نرم افزار براى تشابه بخش پایانى آیات برنامه ریزى شده است; لذا اگر تشابه در بخش اول یا میانى آیات وجود داشته باشد، آن را نشان نمىدهد; براى مثال در حالى که براى «قالوا حسبنا ما وجدنا علیه آباءنا» (14) [مائده 104] هشت مورد مشابه وجود دارد، [اعراف 28، یونس 78، انبیاء 53، شعراء 74، لقمان 21 و زخرف22و23] نرمافزار توحید فقط آیه 170 سوره بقره را - که همسان آن به «شیئا ولایهتدون» ختم شده است - نشان مىدهد .
ثالثا در قرآن همه مضمونهاى واحد با الفاظ واحدى نیامدهاند; لذا بسا در تفسیر موضوعى یا تفسیر قرآن به قرآن لازم است که یک مضمون در چند لفظ مختلف جستجو شود; مثل معناى پیمان که در الفاظى نظیر عهد، عقد و میثاق قابل تحقیق است . علامه طباطبائى آیه «فاتموا الیهم عهدهم الى مدتهم» (15) [توبه 4] را در معنا نظیر آیه «اوفوا بالعقود» (16) [مائده 10] دانسته است [14] ; بدون اینکه لفظ مشابهى داشته باشند .
رابعا همیشه لفظ واحد داراى مضمون واحد نیست تا در تفسیر قرآن به قرآن یا تفسیر موضوعى سودمند افتد . گاهى یک لفظ در سیاقات مختلف معانى متفاوتى به خود مىگیرد; مثل لفظ «کفر» در دو آیه ذیل که در اولى به معناى ناسپاسى کردن و در دومى به معناى انکار کردن است .
- و من یشکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان الله غنى حمید [لقمان 12] (و هر که سپاس بگزارد، تنها براى خود سپاس مىگزارد و هر کس ناسپاسى کند، در حقیقت، خدا بىنیاز ستوده است).
- من کفر بالله بعد ایمانه [. . . . نحل 106] (هر کس خدا را انکار کند، پس از ایمان آوردنش). . . .
بنابرانى روش مقایسه آیاتى که پایانشان مشابه یکدیگر است، توانایى حل همه مجهولات قرآنى را ندارد، چه رسد به اینکه بتواند تمام مجهولات علوم انسانى را نیز حل کند .
پىنوشتها:
1) و از آنچه روزىاشان دادیم، انفاق مىکنند .
2) و زکات مىدهند .
3) علىبنحمزه کسائى یکى از قراء سبعه است [1].
4) علىبن محمد سخاوى آشناى به قرائات و دیگر علوم قرآن بود [2].
5) محمودبنحمزه کرمانى آگاه به قرائات و تفسیر بود . حاجى خلیفه نام کامل کتاب او را درباره متشابه القرآن چنین آورده است: «البرهان فى توجیه متشابه القرآن لما فیه من الحجة والبیان» و افزوده است: «در آن آیات متشابه که در قرآن تکرار شدهاند و سبب و فائده آنها ذکر شده است [3].
6) فخرالدین محمدبنعمر رازى مفسر و متکلم بود و «التفسیر الکبیر» از آن اوست [4] حاجى خلیفه کتاب «درةالتنزیل و غرةالتاویل» او را درباره آیات متشابه خوانده و افزوده است: «در آن از آیات تکرارى که در برخى کلمات، متفق و در برخى دیگر از کلمات، مختلفاند، سخن گفته است» [5].
7) احمدبنابراهیم بنزبیر غرناطى محدث، نحوى، مقرى، مفسر و مورخ بود . داوودى نام کامل کتاب او را درباره متشابه القرآن «ملاک التاویل فىمتشابه اللفظ من التنزیل» یاد کرده است [6] ; ولى حاجى خلیفه آن را چنین آورده است: «ملاک التاویل القاطع لذوى الالحاد و التعطیل و توجیه المتشابه اللفظى من آى التنزیل» [7].
8) محمدبنعبدالعزیز مقدسى معروف به ابنجماعه در اغلب علوم نقلى و عقلى آشنایى داشت [8].
9) و سجدهکنان از در [بزرگ] در آیید و بگویید: [خداوندا،] گناهان ما را بریز!
10) بلکه بر خویشتن ستم مىکردند .
11) و پیامبران را بناحق مىکشتند .
12) هرگز آتش جز چند روزى به ما نخواهد رسید .
13) خود و همسرت در این باغ سکونت گیرید و بخورید .
14) مىگویند: «آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، ما را بس است»
15) پس پیمان ایشان را تا [پایان] مدتشان به سر برید .
16) به پیمانهاى خود وفا کنید .
منابع
1) ابنالجزرى، محمدبنمحمد; غایةالنهایة فى طبقاتالقراء، ذیل همان نام .
2) همان، ذیل همان نام .
3) ابنالجزرى، پیشین، ذیل همان نام و حاجىخلیفه، کشفالظنون، ذیل همان کتاب .
4) داوودى، طبقات المفسرین، ذیل همان نام .
5) حاجى خلیفه، پیشین، ذیل همان کتاب .
6) داوودى، پیشین، ذیل همان نام .
7) حاجى خلیفه، پیشین، ذیل همان کتاب .
8) اسماعیل پاشا بغدادى، هدیةالعارفین، ذیل همان نام .
9) سیوطى، عبدالرحمن; الاتقان فى علوم القرآن 2/248 .
10) حدیثى، طاهر (تهیه و تنظیم) ; چکیده پایاننامههاى علوم قرآنى 1/47 .
11) نکونام، جعفر (گردآورى و تدوین) ; چکیده پایاننامههاى علوم قرآنى 3/64 .
12) زرکشى، البرهان فى علومالقرآن 1/146 و سیوطى، پیشین .
13) زرکشى، پیشین 147 .
14) طباطبائى، محمدحسین; المیزان فى تفسیرالقرآن 9/114 .